ایـלּ بـآر تـלּـهــآتــر از همیـشــﮧ . . .
ஜ..مـכتی است کفه ترازویم تعادل نــ ـ ـ ـכارכ... כستانم خالیست امـــا כلم پــ ـ ــ ـ ــرஜ
چه سخت میگذرد لحظه ها....
حتی قدم زدن هم یادتورو
ازذهنم بیرون نمیکنه!!
اهنگ جدید محسن یگانه همرااه متن به اسم ازاین خیابوناا..
ConTinUe
★دست روی قلبم نگه دار....
میسوزی.!
حسرت خیلی چیزها به دلم مانده ...
یکی ازدوستان
★یادت نره کی هستیو چی هستی ..
همونی که هستی باااش ..
مطمئن باش اونموقع همه کنارت..نه اینکه کنارت بزارن!!!!
یکی بود اما دیگه نیست ..
ولی یادش هست
خورشید باز درجایگاه ابدیش غروب کرد
وباز تو درکنارم نبودی..!!
به دوست داشتنت ادامه میدم ..اگرچه سرنوشت جدامون کرده ...
حالا این جمله را درک میکنم که " درساحل چشماش گم شدم".....
وخیلی دیر ,این جمله رو درک کردم که" همین ساحل چشماش منو به تباهی کشوند...!!
ConTinUe
خداجونم ..خیلی دلم گرفته ...
این قلب لعنتیم داره تو قلبم سنگینی میکنه ...فکرش داره دیوونم
میکنه ..یاد خنده های تمسخرامیزش میفتم ...
نمیتونستم بهش چیزی بگم اخه حقم بود اره حقم بود
نباید عاشقش میشدم ...باید به حرف عقلم
گوش میکردم ولی این دل لامصب من به حرف هیشکی
گوش نمیکرد ..لجباز بود..تاوانشم داد ...خیلیم بد دادم
...اما اون چی؟؟؟؟اونم مثه من زجر کشید؟؟
اونم با یاد اخرین حرفش چشاش خیس اشک شد ؟؟؟
معنی شکستنو فهمید ؟؟؟اره خدااا...خیلی دلم پره ...
خیلی.مگه هر ظالمی تاوان پس نمیده ؟!پس
چرااون هنوزنداده..چرااون داره خوشحال و شاد زندگیشو
میکنه و من دارم زجرمیکشم؟؟؟؟اینه عدالتت خداااااااااااا
تو چشام فقط اشکایی که حبس کردم ..بغضه...
.نه امیدی ..نه عشقی ..همین!!
اگه نمیتونم اون ادم سابق بشم تقصیر اونه ..........
خدایا دارم اتیش میگیرم ...پس کی میخوای صدامو بشنوی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
...من منتظرم ...
ازش نمیگذرم ....حتی اگه لحظه ی اخر
فقط میگفت ببخشید همه چیو فراموش میکردمو ازش
میگذشتم ولی نکرد و به سادگیم و بازیچه کردنم خندید ...
من نمیگذرم تو هم نگذر....
درد یعنی مرور مسیج هایی که یه روزی باورشان داشتی و امروز به دروغ
بودنشان ایمان اوردی...
خستهشده ام از ادم هایی که
نه دوست داشتنشان حقیقیست....
نه ماندنشان همیشگی....
ای ستاره هاکه همچو قطره های اشک
سربدامن سیاه شب نهاده اید
ای ستاره ها کز ان جهان جاودان
روزنی بسوی این جهان جاودان گشا ده اید
رفته است و مهرش ازدلم نمی رود؟
ای ستاره ها...چه شد که اومرانخواست؟؟
ای ستاره ها ...ستاره ها...ستاره ها...
پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟؟
از فروغ عزیزم روحش شاد♥
گاهی یادم میرود همه ی ان همه سختی
فقط بایه جمله تو که میگی دوست دارم ...
هرچند که میدانم دروغی بیش نیست !!
خلاصه میکنم
حرف هایی راکه سال ها
نگه داشته ام .....
این که برای همیشه ازخاطرم برو....!!!
روزهایم به بی تفاوتی ....
شبهایم باگریه ...
لحظااتم بایادتو...
خیالم عشق تو...
ارزوم وصال تو...
سکوتم پرازحرفای نگفته...
لبخندم تلخ...
من بی تو زندگی هم میکنم؟!
ای بی انصاف اینارومیدونی ...
اما بازنمیخوای برگردی...!!
اندازه تمام شکست های زندگیم "دوست دارم " ..
برگرد! مطمئن باش توراغرق "دوست دارم " می کنم...
چشام میبینه اما قدرت گفتن حرفیو ندارم ....
فقط اجازه میدم که اشکام کارخودشونو بکنن...
شکستن دلم تاوان اعتمادم به توئه!!
میدونم دوستم نداره....
میدونم بامن نمیمونه ...
میدونم قلب اون یه جای دیگست و واسه اون میزنه!!
اینارومیدونم ....ولی بازمیخوام شاهد خوشبختیش باشم ...کنارش باشم .
.هرچندمیدونم مال من نیست ...حتی دیدنش ازدوردست هاهم برام لذت بخشه..!
نمیدونم میدونست دوستش دارم یانه!!!کاش دوستم داشت ؟!
من که اونو صادقانه دوست داشتم...!؟
میخوام که عشقم پیش کسی باشه که دوسش داره و خوشحاله ..
.من هم به خوشحالیش راضیم ...
قلب پاره پاره من مهم نیست...
مهم عشق منه..!
سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالیم
عیبی نداره می دونم باعث این جداییم
رفتم که شاید رفتنم فکرتو کمتر بکنه
نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه
لج کردم با خودم اخه حِسِت به من عالی نبود
احساس من فرق داشت باتو دوست داشتنِ خالی نبود
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه اروم
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه آسون
چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون
باختن توی این بازی واسم از قبل مُسَلَم شده بود
سخت شده بود تحملش عشقت به من کم شده بود
رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
من هنوزم عاشقتم به دل می گم بساز بسوز
رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
من هنوزم عاشقتم به دل می گم بساز بسوز
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه اروم
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه اسون
چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون
نمیخوام از چیزدیگه ای حرف بزنم ..
نمیخوام ازرفتنت بگم
نمیخوام ازکارایی که باهام کردی بگم ...
نمیخوام ازغصه ها و گریه هام بگم ..
میخوام بگم "دوست دارم"...!
چه توباشی چه تونباشی...
این دل من هنوزدوست داره ...امافک نکنم بتونی صداشوبشنوی؟!
شاکي بشي ولي شکايت نکني . . .
گريه کني اما نذاري اشکات پيدا شن . . .
خيلي چيزارو ببيني ولي نديدش بگيري . . .
خيلي حرفارو بشنوي ولي نشنيده بگيري !
خيلي ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کني
گاه دلتنگ میشوم دلتنگترازتمام دلتنگی ها
حسرت هارامیشمارم وباختن هاراو
صدای شکستن رانمیدانم من کدامین امیدراناامیدکردم
وکدام خواهش رانشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم
که چنین دلتنگم ......
یکی ازدوستان
میگذرداین روزهای دلتنگی
میگذرداین فاصله و دوری
میگذرداین بی قراری و انتظار
میرسند همان روزی که
بخاطرش گذراندیم فصل هارابی بهار
وازترس اینکه بهم نرسیم
شبهاراتا صبح اشک میریختیم
فروغ عزیز..روحش شاد!!
دوباره دلم هوای تو کرده ...به نزدیکی بنجره میرم و باز قلم ودفتر همیشگی همراه من هستند
خاطرات باتو بودنو مرورو میکنم بر دفتر عشق نقش میبندم ...بازم دلم هوای تو کرده .
.چه زیباست که بیادتو شب را ب صبح تقدیم میکنم ...
کاش این شبهای دلتنگی و بی قراری روزی ب بابان برسه .
.وباز دوباره نگاه لبریزازعشقتو باتمام وجودم حس کنم ..
-چی شد سیگاری شدی؟؟
یه شب بارون میومد خیلی تنهابودم ........
-چی شد ترک کردی؟؟؟
یه شب بارون میومدتنهانبودم....
-چی شددوباره الکل و سیگار روشروع کردی؟؟
یه شب بارون میومددوباره تنها شده بودم ...
-چی شداینجابستریت کردن ؟؟؟
یه شب بارون میومدتنهابودم توخیابون دیدمش اون تنها نبود ......
یکی ازدوستان
هیچ کس ویرانیم راحس نکرد
وسعت تنهایم راحس نکرد درمیان خنده های تلخ من
گریه بنهاییم راحس نکرد
درهجوم لحظه های بی کسی
دردبی کسی ماندنم راحس نکرد
انکه بااغازمن مانوس بود
لحظه بایانیم راحس نکرد
علی محمدی
بازم به اونجا رفتم ...بازخاطراتو مرورکردم ...همونجا که عشقم به تو بادیدنت جون دوباره میگرفت ...
ConTinUe
یادته گفتی به شرافتم قسم تااخرش هستم
شرافتت بیش من گرومونده حالابا
عشقه جدیدت چیکارمیکنی بی شرف؟؟!
احمق بودن درست ازجایی شروع میشودکه میگی این بابقیه فرق داره ....
عشق چیست که همه ازان میگویند؟؟
ع:عبرت زندگی ...ش:شلاق زمانه ق:قصاص روزگار
اماافسوس و صدافسو که شلاق زمانه راخوردم. قصاص روزگارراکشیدم !!
اماعبرت نگرفتم....
روزگار،ای روزگارلعنتی
اگرمیدانستم اینگونه نامردی،نمیگفتم به پایت آب میشوم تاآخرین قطره.
روزگار،ای روزگارکاغذی
ماقدیمی می اندیشیدیم وفکرکردیم ،مردشده ایم
اماصدافسوس که ازمردانگی فقط آموختیم پای حرفمان ایستاده بمیریم.
کاش میفهمیدی روزگاردرسکوت مردن چه حسی دارد
کاش میپرسیدی که آیادوست دارم بازیچه ات شوم.
روزهای جوانیم سواربربال مرغان هوایی گذشت ورفت
ومن دراین فکرگیرکرده ام که چه آرزوهایی داشتم ودیگرندارم
چه هامیبینم وباورندارم.
یکی ازدوستان
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
تبادل
لینک هوشمند
